تقدیم به عشق قشنگم...
تمنا
مست از باده ی چشمان توام ای یار،نگاهی
بر منِ افتاده ز پا کن به مروت، گاهی
شده ام آواره و سر به کوهساران داده ام
عاشق روی توام و جز کوی توام نیست پناهی
عمر من ، هر چه داشتم در طلبِ عشقِ تو دادم
دل و دین بردی به یغما، تو دگر زمن چه خواهی
از غمِ غربتِ دستای تو با قلبِ شکسته
ناله ها گلایه ها ، دارم به درگاهِ الهی
دلِ من غرقِ تمنای وصال است ای جان!
تو به خون می کشی دریای دلم از چه گناهی!
غربت و غصه و غم بس، تو بیا خاطرِ هانی
توی کوچه های بی چراغ شب بزن یه راهی
آوای خسته (هانیه)